آمارهایی که دستگاههای انتظامی در ایران از دستگیری اوباش و قماربازان و میزان قاچاق انواع کالا میدهند، برای جامعهای که ادعا میشود امالقرای جهان اسلام است و گروهی از افراد خداترس و عارف و زاهد بر آن حکم میرانند و همه چیز اسلامی شده، مایه شگفتی است. کمتر روزی است که اعلام نشود دهها یا صدها تن از اراذل و اوباش در یک شهر یا منطقه بازداشت شده یا در خیابانها با خفت و خواری دادن (با لباس زنانه و آفتابه به گردن) گردش داده شدهاند.
تعداد شرطبندان و قماربازانی که در دنیای مجازی در ایران فعالند سر به صدها هزار نفر میزند: تنها در یک مورد اطلاعات ۷۰ هزار قمارباز فعال از سوی سامانه هوشمند کشف جرایم مالی شبکه پرداخت در بانک مرکزی شناسایی و به مرجع قضایی ارسال شده است. به گزارش خبرگزاری امنیتی فارس، تعداد دنبالکنندگان خانمی که در سایتهای شرطبندی فعال است، به ده میلیون نفر رسیده است. قمار و شرطبندی آنلاین آن قدر گسترش یافته که به پرسش از علی خامنهای منتهی شد و دفتر وی پس از انتشار فتوای مجاز بودن برخی از انواع آن، روز بعد آن فتوا را از تارنمای خود حذف کرد.
تعداد افراد درگیر در امر قاچاق مواد مخدر و دیگر کالاهای مصرفی در ایران میلیونی است. تنها در دو ماه اول سال ۱۳۹۹ حدود ۶۴ هزار نفر برای قاچاق مواد مخدر بازداشت شدهاند. تعداد افراد بازداشت شده برای قاچاق و خردهفروشی مواد مخدر در سال ۱۳۹۸، ۲۲۴ هزار نفر بوده است. قاچاق سوخت از کسب و کارهای جاری در مناطق مرزی کشور است. به گفته رئیس ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و ارز ایران در سال ۱۳۹۸ به طور متوسط روزانه ۱۱ میلیون لیتر سوخت به خارج از کشور قاچاق شده است. این میزان قاچاق به یک شبکه بزرگ برای مدیریت وسایل نقلیه، از لنج تا وانت و از لولهگذاری تا انجام دادوستدهای نقدی و کالایی نیاز دارد. سپاه پاسداران خود به عظیمترین شبکه قاچاق لوازم الکترونیک، لباس و مواد مخدر در منطقه تبدیل شده است. از منظر جمهوری اسلامی ایران، کولبران در استانهای غربی ایران قاچاقچی محسوب میشوند و به همین دلیل به آنها شلیک میشود و هر از چند گاهی یکی از آنها در این تیراندازیها کشته میشود.
جمهوری اسلامی ایران چگونه نظامی است که تا این حد ظرفیت تولید مجرم و متخلف در مقیاسهای میلیونی- با تعریف حکومت و براساس قوانین خود آن- دارد؟ چرا علیرغم مصونیت بخش قابل توجهی از مجرمان که در قشر حاکم به قاچاق و پولشویی و اختلاس مشغولند، آمار مجرمان و زندانیان و پروندههای قضایی میلیونی است؟ حتی اگر سخن رئیس قوه قضاییه را باور کنیم که تعداد پروندههای ورودی به قوه قضاییه نه ۱۷ بلکه هفت میلیون است این تعداد در بهشتی که علمای شیعه وعده داده بودند شگفتآور به نظر نمیرسد؟ توجه داشته باشید که رقم اعلام شده مربوط به پروندههای کیفری است چون موارد غیر کیفری به شوراهای حل اختلاف ارجاع میشود.
سه عامل ساختاری
در گیر شدن جوانان ایرانی با قمار و هرزهگردی سه عامل اصلی دارد: بیکاری، ترک تحصیل و فقدان مراکز تفریحی. جوان به کار نیاز دارد که تحت شرایط همه گیری کرونا، محوریت منابع - فروشی در حکومت، عدم سرمایهگذاری ملی بر توسعه و زیرساختها و فقدان سرمایهگذاری خارجی تعداد مشاغل و فرصتهای کاری در حال کاهش بودهاند و نه افزایش؛ جوان باید در مدرسه و دانشگاه و مراکز حرفه آموزی مشغول به تحصیل و یادگیری حرفه باشد که این مراکز در ایران به کارگاههای اسلامیسازی و تولید مدرک بدون آینده شغلی تبدیل شدهاند و جوانان دارند از آنها گریزان میشوند؛ و جوان نیاز به تفریح و خوشگذرانی دارد که راههای اکثر تفریحات سالم بر آنها بسته شده است. جوانی را که در خانه زندانی کنید و هزاران محدودیت شرعی و غیر شرعی بر رفتار او بگذارید یا به تولید مشروب مشغول میشود یا به دیدن فیلم پورن یا قماربازی آنلاین. اینها تازه از کمخطرترین تفریحات و سرگرمیها در دنیای امروزند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
اوباش حکومتی، اوباش غیرحکومتی، برچسب اوباش
با عنوان مجرمانه اوباش در ایران باید با احتیاط بسیار برخورد کرد. حکومت اسلامگرا هر کسی را که در چارچوبهای ایدئولوژیک آن قرار نداشته باشد اوباش مینامد و هر گونه خیابانگردی جوانان را با اوباشگری مساوی میگیرد. از باجگیر خیابانی، عربدهکش، ضارب و مزاحم نوامیس تا جوانانی که تنها جرمشان نوشیدن الکل یا رفتن به یک مهمانی است، اوباش نامیده میشوند تا دسته دوم اصولا صدایی در جامعه نداشته باشند. تعداد کسانی که از منظر حکومت اوباش تلقی میشوند (با سرهم کردن غث و سمین) آن قدر زیاد شده و آن چنان در فضای عمومی قدرت یافتهاند که خامنهای شخصا دستور برخورد قاطع (مثل گرداندن آنها با تحقیر) در فضای عمومی را برای به دست گرفتن فضا از سوی نیروهای حکومتی صادر کرده است. البته کادر سپاه و نیروی انتظامی و نیروی بسیج عمدتا از میان همان افرادی که اوباش تلقی میشوند، استخدام میشوند و برخورد نیروهای حکومتی با کسانی که اوباش معرفی میشوند در واقع برخورد دو دسته از افراد بسیار شبیه به هم است.
قاچاق در اختیار قدرت
قاچاق در جامعهای رشد میکند که به دادوستد کالا با کشورهای همسایه وابسته است اما قانون این داد وستد را ممنوع یا پرهزینه کرده است. همچنین کسانی که در این کسب و کار هستند نمیخواهند عوارض گمرگی و مالیات بپردازند و کارگزاران دولتی نیز از آشفتگی بازار داد و ستد برخوردار میشوند: از دولت ممنوع کردن، از مقامات منتفع شدن با رشوه و همکاری با باندهای مافیایی در بر ساختن شبکه، از بخش زیرزمینی حکومت (مثل سپاه) گرفتن سرنخها به دست خود و از جامعه ناچاری برای ریزهخواری. گروهها و اقشاری که در جمهوری اسلامی ایران از قاچاق منتفع میشوند آن چنان تنوع یافته است که دیگر مراکز قدرت پیشگیری از آن یا قانونی و شفاف کردن دادوستدها را به نفع خود نمیدانند و قاچاق به بخشی لاینفک از حیات اقتصادی جامعه تبدیل شده است. جرم و مجرم در این زمینه عمدتا برساخته سیاستهای حکومت است.
قمار آنلاین
میل به خطر و قمار امری است بسیار شایع در میان انسانها. برخی جوامع واقعیت این تمایل را پذیرفته و با تاسیس مراکز رسمی قماربازی و نیز قاعدهمندسازی این امر در دنیای واقعی و مجازی (در عین گرفتن مالیات زیاد برای خدمات عمومی) این پدیده را تحت کنترل قرار دادهاند. اما در ایران چون هنوز روحانیت و سپاهیان راههای بهرهبرداری را از این امر به خوبی درنیافتهاند و آن را تحت کنترل ندارند، آن را یکسره غیرقانونی پنداشته و با چوب و چماق با آن مواجه شدهاند. البته قدرت یادگیری روحانیون و سپاهیان در اموری که برایشان منافعی داشته باشد بالاست و به زودی (مثل تاکسی اینترنتی) شاهد راهاندازی سایتهای اینترنتی از طرف سپاهیان برای قماربازی شرعی آنلاین خواهیم بود. درآمد این امر آن قدر زیاد است که مافیاهای متعدد حکومتی نخواهند توانست آن را نادیده بگیرند. همان طور که سپاه در امور دیگری که درآمدهای نجومی دارد (مثل قاچاق مواد مخدر) وارد شده است و شبکه خود را امروز در پنج قاره گسترش داده است، در حوزه قمار نیز پس از حذف کسانی که به حکومت وصل نیستند، شاهد قماربازی و شرطبندیهای مشروع خواهیم بود. علمای شیعه نزدیک به حکومت نیز آماده دادن فتوا در این زمینه هستند.
نمیتوانی شکستش بدهی، در اختیارش بگیر
نحوه برخورد اسلامگرایان با پدیدههایی که از ابتدا با آنها مخالف بوده است و بعد در مواجهه با آنها شکست خورده، همیشه این است که خود به کارگزار اصلی تبدیل شوند. اسلامگرایان با امپریالیسم مخالف بودند و وقتی نتوانستند آن را از صفحه روزگار پاک کنند، خود به یک قدرت امپریالیستی در منطقه تبدیل شدند. اسلامگرایان با تنفروشی مخالف بودند و وقتی در این ماجرا شکست خوردند (حتی بعد از به آتش کشیدن مراکز تنفروشی و بستن آنها) خود به تاسیس خانههای عفاف پرداختند تا روحانیون و سپاهیان از آن برخوردار شوند. اسلامگرایان شیعه با خروج سرمایه از کشور مخالف بودند و وقتی حلاوت آن را دریافت کردند، خود به عوامل اصلی خروج سرمایه از کشور تبدیل شدند. در موضوع اوباشگری و قاچاق نیز به نظر میآید که اسلامگرایان حاکم پس از چهل سال به بزرگترین قاچاقچی منطقه و بزرگترین سازمان استخدام اوباش (در سپاه قدس، بسیج و نیروی انتظامی) در ایران و خاورمیانه تبدیل شدهاند. در موضوع قمار آنلاین نیز به همان سمت حرکت خواهند کرد.